آنتی فتنه

تقدیم به سلاله‌ی پاک فاطمةالزهرا(س)، امام خامنه‌ای

آنتی فتنه

تقدیم به سلاله‌ی پاک فاطمةالزهرا(س)، امام خامنه‌ای

جاسوسی جاسوسان ایرانی در آمریکا و کانادا حد و حصر ندارد !


راستش چند روز پیش با یکی از دوستان مومن، ولایی و انقلابی که دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای مطرح کاناداست راجع به بحث های مختلفی صحبت می کردم.بحث زیاد بود ولی یکی از اون موضوعاتی که خیلی ذهنم رو درگیر کرد، بحث جاسوسان ایرانی در آمریکا و کانادا بود. خب به هر حال عده ای با پژوهش های علمی، تحقیقاتی، مقاله و ... تونستند از دانشگاه های مطرح پذیرش بگیرند. چندین سال تا مقاطع کارشناسی یا ارشد تو دانشگاههای کشور درس خوندند و نون جمهوری اسلامی رو خوردند و حالا که به لحاظ علمی(فقط علمی !) به جایی رسیدند، تبدیل شدند به جاسوسان ایرانی، که بچه های مومن و انقلابی رو بخاطر اعتقاد به اسلام عزیز و نظام عزیز جمهوری اسلامی، به سیستم های امنیتی و اطلاعاتی  آمریکا و کانادا معرفی می کنند.  این دوست عزیز که از آوردن نامش معذورم، به من می گفت: "مدتیه که دانشجوهای مذهبی اینجا(کانادا) بیشتر شده اند و البته افرادی که قشر مذهبی رو بخاطر اعتقادات با مشکل مواجه می کنند هم فعالیتشان بیشتر شده!" . واقعاً جای تاسف داره کسانی که تو ایران گوش فلک رو با ادعاهای حقوق بشر، دموکراسی، آزادای اندیشه و آزادی بیان با اون اصوات نکره ی خودشون کر کرده اند، اونطرف به هموطن فروشی رو آورده اند؛ شاید بتونند فاند(fund) بیشتری بگیرند. اون دانشجوی انقلابی می گفت :"من اینجا با استادی کار می کنم که آدم با خدایی نیست؛ می بیند که من نماز می  خوانم ولی تا کنون (حدود 5-6) سال چیزی به من نگفته و کمترین توهینی نکرده است ولی بچه های ایرانی که اینجا مشغول تحصیلند[!] و البته بی اعتقاد و معاند نظامند، برای بچه های مومن و مذهبی دردسر ایجاد می کنند.

مستند میراث آلبرتا هر چند تا حدی روحیه ی بعضی از دانشجویان ایرانی را در آنجا نشان داد ولی این خوی جاسوسی آنها برای غرب را به تصویر نکشید.

به این فکر می کنم که این چرا این افراد به واقع خودفروخته، آنجا هم که رفته اند، دست از سر بچه های مذهبی بر نمی دارند!؟

مستضعفان جهان خود را برای المپیک آماده کنند!!


المپیک 1948 = اسراییل اعلام موجودیت کرد.


جام جهانی 1982 = حمله رژیم صهیونیستی به لبنان.


جام جهانی 1986 = تشدید کشتار فلسطینیان در فلسطین.


جام ملت‌های اروپا 1992 = اروپائیان مردم بوسنی را قتل عام کردند.


جام ملت‌های اروپا 2000 = فرار اسرائیل از جنوب لبنان در هیاهوی جام ملت‌ها.


جام جهانی 2006 = جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه.


المپیک 2008 = حمله روسیه به گرجستان. رژیم صهیونیستی باز هم غزه را زیر آتش گرفت.


جام جهانی 2010 = محاصره غزه. حمله به کاروان آزادی.


المپیک 2012 لندن = حمله به سوریه - کشتار وحشیانه مسلمانان میانمار(هولوکاست واقعی) -


به آتش کشیدن خاورمیانه - و تمامی اینها یعنی انتقام از حزب الله و ......

آقایی تو اشهد ما می شود علی ...


ای آفتاب روشن شب های کربلا

پیغمبر دوباره ی صحرای کربلا

ای از تمام آدمیان برگزیده تر

نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا

یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد

گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا

آب فرات و علقمه و گنبد حسین

یا تلّ زینبیه و هر جای کربلا

هر چند دیدنی ست ولی دیدنی تر ست

پایین پای مرقد آقای کربلا

نزدیک تر به مرقد آقاست جای تو

پایین پایی و همه پایین پای تو

حالا که می روی جگرم را نگاه کن

این چشم های محتضرم را نگاه کن

در این لباس ها چقدر دیدنی شدی

زینب بیا ، بیا پسرم را نگاه کن

من پیر و تو جوان، کمی آهسته تر برو

افتادگی بال و پرم را نگاه کن

باور نمی کنی که علی پیر تر شدم

پیشم بیا و موی سرم را نگاه کن

اصلا بیا به جای تمنّای جرعه ای

شرمندگی چشم ترم را نگاه کن

بعد از تو فصل  فصل دلم بی قرار شد

بعد از تو خاک بر سر این روزگار شد

 ------------------------------------------------------

شاعر: علی اکبر لطیفیان

 

احیای سینمای واقع گرا با فیلم " قلاده های طلا "

واقعیت چیزی است که هر کسی به دنبال آن است ؛ حقیقت گرایی و روشنگری مطلوب هر فردی است .

نیاز به شناخت حقایق و واقعیت ها در زندگی بشر در طول تاریخ ، انسان را به موقعیت ها و مکان های مختلفی کشانده و می کشاند . یکی از این مکان ها سینماست که مردم برای دیدن بعضی مسائل پیرامون خود که در سرنوشت زندگی و کشورشان دخالت مستقیم دارد ، به آنجا مراجعه می کنند .

اما سوال این است که ، آیا فیلم هایی که تا کنون بر روی پرده سینما پخش شده اند ، همان سوال ها و دغدغه های جامعه را به تصویر کشیده اند ؟ یا اینکه مسائلی دست چندم و بعضا کذب بوده اند و صرفا زاییده ی توهمات ذهن نویسنده و کارگردان آن بوده و جز سیاه نمایی ، دروغ پراکنی ،اهانت به مقدسات و آرمانهای انقلاب و ترویج بی بندوباری چیز دیگری برای گفتن نداشته اند. قصد ورود به این موضوع را ندارم ولی شاید بتوان فیلم "جدایی نادر از سیمین" را تا حدودی از  این حیث نام برد .     

اما در این میان "قلاده های طلا" با حضور پر قدرت خود در سینمای کشور حقایق و واقعیتهایی را به تصویر کشید که حاصل تصاویر واقعی از زمان فتنه به همراه ذوق هنری و فکر تکنیکی کارگردان آن است. فیلمی که از وقوع موضوع آن کمتر از 3 سال می گذرد و به ذهن بیننده بسیار نزدیک بوده و بیننده می تواند آن را به خوبی حس کند . در طی تماشای فیلم ، ذهن تماشاگر حوادث آن روزها را دوباره مرور می کند؛ البته این بار با کمی تفاوت . درواقع به انضمام جریانات پشت صحنه ؛ یعنی همان صحنه گردانان خارجی و داخلی معاند که "قلاده های طلا" به شکلی دقیق مصادیق آن را به نمایش گذاشت مانند دخالت ها و برنامه ریزی های دولت انگلیس خبیث ]خصوصا سفیر آن در تهران[ ، حضور بهاییان ، سلطنت طلب ها ، تمامی ضد انقلاب و مدیریت ماموران و جاسوسان  MI6 و BBC در وسط میدان فتنه و همینطور عملکرد نفوذی ها در سازمان های امنیتی کشور که به دلیل التهابات و تشنجات زمان فتنه به خوبی دیده نشد.

این قسمت از فیلم را می توان برگرفته از بیانات حکیمانه ی امام خامنه ای (روحی فداه) در خطبه های تاریخی ترین نماز جمعه ی تهران مورخ 29/3/88 دانست . آنجا که معظم له می فرمایند : " امروز- حالا عرض خواهم کرد – دیپلماتهای برجسته ی چند کشور غربی که تا حالا با تعارفات دیپلماتیک با ما حرف می زدند ، نقاب از چهره برداشتند؛ چهره ی واقعی خودشان را دارند نشان می دهند ؛ « قد بدت البغضاء  من أفواهِهم وَ ما تخفی صدورهم أکبر »[1] . دشمنی های خودشان با نظام اسلامی را دارند نشان می دهند؛ از همه هم خبیث تر ، دولت انگلیس "  و در ادامه ی خطبه در رابطه با اردوکشی های خیابانی نامزد بازنده و همینطور نامزد برنده (یعنی رئیس جمهور فعلی) و نهایتا ایجاد ناامنی های حاصل از آن می فرمایند : " برای نفوذی تروریست - آن کسی که می خواهد ضربه ی تروریستی بزند – مسئله ی او مسئله ی سیاسی نیست ؛ برای او چه چیزی بهتر از پنهان شدن در میان این مردم؛ مردمی که می خواهند راهپیمایی کنند یا تجمع کنند. اگر این تجمعات پوششی برای او درست کند ، آنوقت مسئولیتش با کیست؟ الان همین چند نفری که در این قضایا کشته شدند؛ از مردم عادی، از بسیج، جواب اینها را کی بناست بدهد؟ واکنشهایی به اینها نشان داده خواهد شد. که بالاخره واکنشی که بوجود خواهد آورد ، واکنش احساسی خواهد بود . . .   "    

و البته حقایقی به نمایش درآمد که باید بپذیرفت و برایش چاره ای اندیشید که از آن جمله می توان به  نفوذی هایی در وزارت اطلاعات و نیروهای  انتظامی و اهمال کاری و بی تفاوتی بعضی از نیروهای پلیس و کناره گیری آنان برای انجام وظیفه اصلیشان اشاره کرد. شاید بتوان گفت این کم کاری و بی توجهی از سوی مسئولان و ماموران انتظامی کشور که در فیلم نشان داده شد ،فقط و فقط یک نمونه از چنین مسائلی رامطرح کرد که حالت کلی تری را می توان از آن برداشت کرد. البته چنین مسائلی در بسیاری از مراکز دیگر نیز وجود دارد . موسسات علمی آموزشی، فرهنگی با گرایشات مثلا انقلابی . بعضی از این مراکز صرفا به دنبال جذب نیرو هستند و اندیشه های سیاسی و انقلابی افراد را ملاکی برای پذیرش و جذب قرار نمی دهند. کسانی که دغدغه مسائل سیاسی و اعتقادی نظام را دارند ، در این موسسات جایگاهی ندارند و در مقابل افرادی که هیچ احساس مسئولیتی نسبت به این موضوعات ندارند و اندیشه های امام خامنه ای (روحی له الفداء) را ملاک افکار و گفتار خود قرار نمی دهند از جایگاه مدیریتی و سیاست گذاری بالایی برخوردارند و نهایتا همان افراد به مرور زمان و طی یک پروسه برنامه ریزی شده، به دلیل عدم تحلیل و درک قوی و همچنین عدم بصیرتِ مسئولان آن مراکز فرهنگی و نهادها مسیر حرکت را به سمت دیگری سوق می دهند که نتیجه ی آن کاملا واضح است مثل ظهور و بروز جریان های انحرافی . کارکتر " دکتر رخ صفت" در "قلاده های طلا" مصداق بارز وجود چنین افرادی در داخل مراکز فرهنگی و سازمان های امنیتی کشور است.

  در تمام مدت فیلم ، صحنه هایی که دقیقا همان صحنه های واقعی جریان فتنه در قبل و بعد از انتخابات بود(مانند راهپیمایی های خیابان انقلاب و میادین دیگر) به زیبایی و با تکنیکهای خاص با فیلم ساخته شده ترکیب می شود تا با استفاده از همان اتفاقات و رویدادها متن فیلم نوشته و ساخته شود .و اینها همه دلیلی است بر واقع گرایی "قلاده های طلا".

گذشته از تکنیک و نحوه ی ساخت فیلم ، مسئله ورود مرد مجاهد سیما و سینمای انقلاب است که باید مورد تقدیر دوستداران نظام جهوری اسلامی عزیز قرار گیرد . جرأت ، شجاعت و عدم محافظه کاری ابوالقاسم طالبی در ساخت چنین اثری که به صراحت از برنامه ریزی و طراحی های MI6 و سرویس های دیگر جاسوسی غرب مانند اینتلیجنت سرویس و همچنین عملکرد جریان های دنباله رو، فتنه گر و وابسته به کانون های قدرت و ثروت در داخل نظام مانند فتنه گری های خاندان هاشمی رفسنجانی پرده بر می دارد ، ستودنی است.

اوج عداوت و دشمنی انگلیس که در قالب دیالوگ های سفیر انگلیس در فیلم نمود پیدا کرد و به واقع همان تفکرات آنها را نشان می داد ، جریان تسخیر سفارت انگلیس و پایان دادن به حضور روباهِ پیِِِِرِ تروریست در کشور را بیش از پیش برایم خرسند کننده ساخت .           

 و حال نوبت مسئولان ذیربط است که برای حفظ چنین کارگردانان و متفکرانی در حوزه ی حساس و استراتژیکی هنری وسینمایی تدابیری بیندیشند تا شهریاری ها ،علیمحمدی ها و مصطفی های سینماییمان توسط همان سرویس های جاسوسی بیگانه از دست نروند .  

 

 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا . . .

 

[1] – سوره ی آل عمران ، آیه مبارکه 118

پ ن 1 : خطاب به آقایان مسئول( برای تاکید مجدد) : برای آقای ابوالقاسم طالبی محافظ بگذارید .

پ ن 2 : خطاب به آقای ابوالقاسم طالبی : اجرکم عندالله . . .