یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال 92 می تواند آزمونی بزرگ برای مسئولین و مردم باشد. آزمونی که در آن ولایتمداری و بصیرت، برائت از فتنه گران، ساکتین فتنه و جریان های انحرافی ملاک تشخیص حق از باطل است. انشاالله سال آینده، بار دیگر امت بصیر و انقلابی ایران اسلامی در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه به این میدان سیاسی و حساس قدم خواهند نهاد و این انتخابات نیز همچون انتخابات دوره های قبل جواب دندان شکنی برای دشمنان داخلی و خارجی اسلام و انقلاب خواهد بود.
گفتمان سوم تیر که در سال 84 با اندیشهی اصولگرایی بر مبنای موازین اسلام و انقلاب ظهور پیدا کرد، اکنون به شکلی دقیق تر تحت نظر عالمی بصیر به راه خود ادامه خواهد داد. گفتمان سوم تیر زنده است و با انحراف عدهای از افراد، این گفتمان انقلابی تغییر نخواهد کرد. جبهه پایداری انقلاب اسلامی بر اساس گفتمان حضرت امام(ره) و امام خامنه ای(سلم الله نفسه) مدتی است با حضور خود در میدان سرنوشت ساز سیاسی کشور قدم نهاده است. سیر دعوت نخبگان دینی، سیاسی و دلسوزان انقلاب و ولایت از شخصیت های برجستهی علمی، ولایتمدار و انقلابی تاییدی بر اعتلا و تداوم گفتمان اسلام و انقلاب در کشور است.
امت ولایتمدار ایران اسلامی بارها و بارها حمایت خود از امام و انقلابشان را به اثبات رساندهاند؛ پس از بحث دربارهی حضور در انتخابات که بگذریم، مهمترین بحث و وظیفهی تحلیل گران و نخبگان سیاسی در حال حاضر حرکت عمارگونه و روشنگری نسبت به تفکر و عقاید جریان های باطل و منحرف تحت هر عنوانی است. بحث "انتخاب اصلح" مسئله ای است که نکته سنجی خاصی می طلبد و مهمتر از نکته سنجی فردی، بحث همراهی و همگرایی با افراد بصیری است که پرچم صبر و بصیرت را در جامعه ی اسلامی بلند کرده اند. امیر مومنان علی(علیه السلام) در خطبه 173 نهج البلاغه در ارتباط با جنگ صفین خطاب به تعدادی از یاران خود که دچار ظاهر بینی شده بودند و از جنگیدن با مسلمانان اِبا داشتند(زیرا مشاهده میکردند که آنها نیز نماز و قرآن میخوانند و دعوت به حق میکنند) می فرمایند:"لا یَحْمِلَ هذَا الْعَلَمَ اِلَّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَ الْصَّبْرِ وَالْعِلْمِ بِمَواضِعِ الْحَقِّ" این پرچم را تنها کسانی میتوانند بر دوش بگیرند که اهل بینش، پایداری و آگاه به مواضع حق باشند. در این باره باید قویاً به حرکت عمارگونهی حضرت علامه مصباح یزدی(حفظه الله تعالی) اشاره کرد. حضرت علامه شخصیتی هستند که بیشتر از دوستان، این دشمنان هستند که او را به خوبی می شناسند. شاید از زوایای مختلف بتوان به گسترهی فعالیت ها و فداکاری های این عالم انقلابی و مبارز در مناسبات مختلف اشاراتی داشت که البته در حد قلم قاصر و ناتوان این حقیر نیست.
این مسئله را می توان هم از نظر بزرگان و افراد برجسته درون نظام شنید و هم می توان برای آنهایی که اندک تردیدی دارند، تحلیل اندیشکدههای آمریکایی به خصوص اندیشکدهی مطالعاتی واشنگتن که در متن یک تحلیل سیاسی و امنیتی، دربارهی ایشان و جریان سیاسی منتسب به این بزرگوار بود را نشان داد. این اندیشکده در تحلیلی که در زمان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بر روی سایت خود منتشر کرد، حضرت علامه مصباح یزدی(حفظه الله تعالی) و حضرت آیت الله خوشوقت(رضوان الله تعالی علیه) را از سرسخت ترین حامیان و هم پیمانان روحانی مقام معظم رهبری می داند[1]. این دقت نظر تحلیل گران غرب جای بسی تامل دارد. به هر حال در این فضای غبارآلود، این بیانات صریح ایشان است که بر خلاف تصور باطل و عوامانهی عده ای که فرمایشات ایشان را قابل استناد نمی دانند[!] ، بسیار دقیق و قابل استناد بوده و برای تشخیص صحیح و انتخاب شخص اصلح کارگشاست.
ایشان در طی یکی از سخنرانیهای صریح و دقیق خود در جمع مردم اصفهان فرموده اند: " اطاعت از امر رهبری بر ما واجب است نه هر کسی که عمّامه به سر دارد". البته فهم این مسئله کمی دقت نظر می خواهد و آن این است که نباید به هر
کسی در هر لباس و مقامی اعتماد کرد. چه بسا افراد ظاهر الصلاحی که خطرشان برای نظام و انقلاب بسیار زیاد است؛ که حضرت آیت الله علم الهدی نیز به این مسئله و فتنهی حضور جریان های انحرافی با نام مبارک امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره کرده اند که جز تضعیف ولایت فقیه هدف دیگری در سر ندارند. باید نسبت به اندیشهی حضرت علامه مصباح در باب ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی آشنایی داشت و ایشان را شناخت تا بتوان سره را از ناسره تشخیص داد. تاکید و حمایت حضرت علامه مصباح از گفتمان جبهه پایداری تا آنجا بود که در روز انتخابات مجلس نهم در دور اول و دوم، از قم به تهران می آیند و رأی خود را از تهران به صندوق می اندازند. این حرکت حضرت علامه برای اهل بصیرت کاملاً واضح است.
سوالی که اینجا مطرح می شود این است که بعضی جریان های داخل کشور و همینطور حلقه های ضد انقلاب خارج از کشور که جبهه پایداری و عالمان در رأس این جبهه، خصوصاً آیت الله مصباح را تخریب می کنند از چه چیزی می ترسند؟ این همه توهین برای چیست؟ مگر حضرت آیت الله مصباح چه می گوید. مگر این آقایان در داخل نظام بارها تاکیدات و تعبیرات رهبر انقلاب را در مورد ایشان نشنیده اند؟! مگر آقا نفرموده اند: "آقای مصباح جای علامه طباطبایی و شهید مطهری را در عصر ما پر کرده اند". مگر حضرت آقا در خطبه های نماز جمعه مورخ 14/11/90 نفرمودند: "مردم اگر نامزدهای انتخاباتی را نمی شناسند، از افراد بصیر و متدین در گزینش های انتخاباتی استفاده کنند". مگر آقا نفرموده اند: "بصیرت به معنای واقعی کلمه در آیت الله مصباح وجود دارد." مگر حضرت آقا (حفظه الله) در سال 89 با حضور در منزل آیت الله مصباح نفرموده اند: " بنده هم به سهم خود قدر آقای مصباح را می دانم. واقعا می دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه ای هستند ... با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا. هم علم و هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال ان شاء الله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند."
اگر اندیشهی این مرد بزرگ و شاگردانش در تمام بدنهی کشور، اعم از مجلس، کابینهی دولت و سازمان های علمی و فرهنگی و همچنین در باب تحول در مسئله علوم انسانی نهادینه شود، جمهوری اسلامی تا سالهای سال از گزند هر فتنه و انحرافی در امان خواهد بود؛ انشاالله . . .
[1]- http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/irans-majlis-elections-whoever-wins-the-west-loses
منتشر شده در: صابرنیوز ، رجانیوز
بروید سراغ کارهاى نشدنى، تا بشود.
تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهاى سنگین، تا بردارید
. «و لا یخشون احدا الّا اللَّه».
خب، زحمت هایش چه؟ رنج هایش چه؟ محرومیت هایش چه؟
جوابش این است که: «و کفى باللَّه حسیبا»؛
خدا را فراموش نکن، خدا حسابت را دارد.
در میزان الهى، رنج تو، محرومیت تو، کفّ نفس تو،
حرصى که خوردى، زحمتى که کشیدى،
کارى که کردى، خون دلى که خوردى، دندانى که روى جگر گذاشتى،
اینها هیچ وقت فراموش نمیشود.
آه، چه عزیزی رفت .........
عزیز خدا و ولیش بود...
چه سخت شد؛
از این به بعد به چه کسی رجوع کنیم ...
آخر، مولایمان فرموده بود؛ طوفان های سهمگینی در راه است؛ خودتان را به آیت الله خوشوقت وصل کنید...
خیلی سخت است؛ از این پس باید بعد از اسمش نوشت؛ "رحمت الله علیه" ...
پیر خوش سخن ما رفت ...
عمّاری از عمّاران کم شد ...
و یافتن راهمان سخت تر شد ...
یاد خنده های عارفانه اش بخیر ...
یاد عیدی دادن هایش بخیر ...
خیلی سخت شد... خیلی ...
دلتنگی ما یه طرف، تنهایی آقا یه طرف ...
و تهران ماند و یک "سید " ...
و ما مولایمان را تنها نخواهیم گذاشت ...
و تنها دلخوشیمان به "مصباح" حضرت سید علی است ...
خدایا او را از ما نگیر ...
و شاید در نزدیکی ظهور، کار مولایمان سخت تر است ...
---------------------------------------------------------------------------------
حاج آقا؛ دیگه میله ای در محراب نیست ...
-------------------------------------------------------------------------------------------------
متن پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای (روحی فداه) به این شرح است:
با تأسف و اندوه فراوان خبر رحلت عالم ربانی، سالک الیالله و عارف بالله مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ عزیزالله خوشوقت رضوانالله علیه را دریافت کردم. عمری بابرکت، سرشار از معنویت و تهذیب، و گامهای پیوسته در سلوک الیالله، همراه با مجاهدتی کمنظیر در تربیت نفوس مستعد و دلهای مشتاق، خلاصهای از زندگینامه این روحانی مهذّب و این معلّم اخلاق و معرفت است. بیشک فقدان این شخصیت ممتاز، برای آشنایانِ رتبه معنوی آن بزرگوار مصیبتی اندوهبار و برای شاگردان و مستفیدان محضر پرفیض او ثلمهای بزرگ است. اینجانب تسلیت صمیمانه خود را به خانواده مکرّم و فرزندان محترم و دیگر وابستگان و به همه ارادتمندان ایشان معروض میدارم و علوّ درجات و شمول رحمت حق و حشر با اولیاءالله را برای روح مطهرشان از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۲ اسفند ۹۱
فتنهی سال 88 با تمامی ادعاها (فقط و فقط "ادعا") و توهم تقلّب در لسان مدعیانش که 8 ماه جنگ نرم و سخت علیه اسلام و انقلاب اسلامی را به دنبال داشت، به مدد حسین ابن علی (علیه السلام) در یوم الله 9 دی 88 به پایان رسید. یوم الله 9 دی برای اسلام از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و این روز مبارک هیچگاه از ذهن ها و اندیشه ها پاک نخواهد شد. "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"، به ما می گوید که شیعه باید هر زمان را عاشورا و هر مکانی را کربلا بداند. به این معنی که در هر لحظه باید عاشورایی و کربلایی فکر و عمل کرد. بنا بر این قول، و همچنین بنا بر قول امام خامنهای(روحی فداه) که فرمودند: "در قضایای 9 دی، عاشورا به کمک ملت آمد" باید همواره از 9 دی سخن گفت و این روز تابان و درخشان تاریخ جمهوری اسلامی را به رخ دشمنان داخلی و خارجی کشید. روزی که تمامی توان رسانهای، مادی و امنیتی ایادی استکبار و منافقین با خروش عاشوراییان زمان در هم کوبیده شد. در فتنهی انگلیسی- اسرائیلی- آمریکاییِ سال 88 ، کسانی نزد مردم، مردود و معدوم شدند که خود و جریان متبوعشان را بر حکومتی که از محرم و صفر متولد شده است، ترجیح دادند. کسانی که در لباس دین و به اسم دین به اصل دین خیانت های بزرگی کردند. کسانی که اشرافیگری، کسب قدرت، ثروت و رسیدن به زر و زور را تحت عنوان سازندگی و مدتی بعد از آن، رابطه و برقراری جلسه با صهیونیستهای عالم و ترویج فساد و بی بندوباری را به اسم گفتگوی تمدنها و آزادی به جامعهی دینی ما تحمیل کردند. اما ظاهراً عاملان و بستر سازان فتنه هنوز آنطور که باید و شاید حرف امت ولایتمدار را درک نکردهاند و یا احتمالاً از یاد بردهاند. خب با این فرض که سران گناهکار فتنهی 88، ساکتین فتنه و حامیان آنان دچار فراموشی شده اند، لازم است تا مطالبی به آنها یادآوری شود:
1- امت ایران اسلامی بارها و بارها در این سی و چند سال تاریخ جمهوری اسلامی ثابت کردند، که مبنا و معیار قضاوت و تصمیم گیریهایشان در مناسبت های مختلف میزان تقرب به ولایت فقیه (یا به عبارتی دقیق تر "ولایت مطلقه فقیه") است. خیابانهای ایران در یوم الله 22 بهمن امسال، همچون سالهای پیش رودخانهای خروشان، عظیم و پرتلاطم از امت اسلام را در خود شاهد بود که عاشقانه و لبیک گویان به ندای ولی فقیه زمانشان برای حمایت از کیان نظام اسلامی به صحنه آمده بودند. سران فتنه و سردمداران حلقههای انحرافی بدانند که رفتار، گفتار و عقاید باطلشان لحظهای از دید جریانهای بیدار وآگاهِ دانشجویی و حوزوی پوشیده نخواهد بود و با آگاه سازی و روشنگری به مدد اهل بیت(علیهم السلام)، نفاق پنهان آنان آشکار خواهد شد.
2- رابطه با آمریکا فقط و فقط منوط به تایید رهبری معظم انقلاب است و کسی نمی تواند در این حوزهی حساس و استراتژیک، بر اساس دیدگاههای شخصی یا حزبی خود تصمیم بگیرد و یا حتی اظهار نظر نماید. هیچ توجیهی در این قضیه قابل قبول نخواهد بود و مردم، با تبعیت و پیروی از نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از تمامی گذرگاه های سخت عبور خواهند کرد و هیچگاه جهت برطرف شدن مشکلات اقتصادی، خون شهیدان را زیر پا نخواهند گذاشت. دشمنان داخلی و خارجی بدانند که در هیچگونه شرایطی اعم از شرایط سخت اقتصادی، سیاسی و ... نمی توانند ذرهای بین امت و امام جدایی بیندازند.
3- سران خارجی و داخلی فتنه بدانند که مردم بدون هیچ گونه اغماض و مسامحه گری دست متجاوزان به حقوق دینی و سیاسی ملت ایران را از سرنوشت و آیندهی این کشور کوتاه خواهد کرد و در این مسیر با هیچ کس و هیچ جریانی عقد اخوت نبسته اند. ملت شهید پرور ایران تحت ولایت امام خامنهای(حفظه الله) و عهدی که با خون شهیدانِ انقلاب، دفاع مقدس و همچنین شهدای جهاد علمی بسته اند، ذرهای از راهی که در آن قدم نهادهاند کوتاه نخواند آمد و در این راه پر خیر و برکت از جان هم دریغ نخواهند کرد؛ انشاالله ...
به قول شاعر اهل دلی :
جان و دلِ عاشقان نذر رضای "ولی" نذر علمدار عشق حضرت "سید علی"
4-آقای هاشمی! شک نکنید که دیگر جام زهری نوشیده نخواهد شد و اسلام و مسلمانان جهان تحت ولایت و رهبری ولی امر مسلمین جهان به عنوان ابر قدرتی در جهان سر بلند خواهد کرد. و شک نکنید که ایجاد تردید در "سلامت انتخابات" یا "نسبت به نظر ولی فقیه" با استفاده از هر گونه ادبیات و کلید واژه ای که بوی فتنه و نفاق بدهد، با روشنگری عمارگونهی عالمان بصیر و ولایتمدار و همچنین با بصیرت مثال زدنی مردم به خوبی شناخته شده و هر فتنه و انحرافی در نطفه از بین برده خواهد شد. بدانید که روسیاهی برای کسانی باقی خواهد ماند که در مقابل اسلام و ولایت ایستاده اند و یا در کنار ولایت فقیه برای خودشان منیّتی متصور شدهاند.
5- خون کسی از خون دیگری رنگین تر نیست. امید است دستگاه قضایی کشور با عمل به عدالت اسلامی و حفظ این امر مهم به عنوان بدیهی ترین خاستهی بجا از سوی مردم و همچنین شاخصترین پارامتر ارزیابی دستگاه قضا، بدون در نظر گرفتن انتسابات و ارتباطات خانوادگی و خویشاوندی، امید مردم را نسبت به حاکمیت و عدالت جامعهی اسلامی بیش از گذشته افزایش دهد و منافع شخصی افراد و احزاب بر حفظ نظام اسلامی ترجیح داده نشود. برخورد با منحرفین، فتنه گران و مفسدین اقتصادی و امنیتی باید در رأس دغدغه های قوهی محترم قضایی کشور باشد و نباید فتنه گران خواب آرامی داشته باشند.
و انشاالله مردم انقلابی و ولایتمدار ایران با حضور نورانی و دشمن شکن خود و انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده بار دیگر دشمنان انقلاب و اسلام را ناکام خواهند کرد.
معتقدم همه چیز را نباید در هر زمان و هر مکانی گفت، هر چند آن مسائل حقیقت داشته باشد؛ باید کمی منتظر ماند تا دست روزگار و گذر تاریخ این حقایق را اثبات کند. کما اینکه در قضایای فتنهی سال 88 تا زمانی که عمق خباثت فتنهگران در روز عاشورا بر ملا نشد، کسی به باطل بودنشان یقین پیدا نکرده بود. شاید این یادداشت با هدف روشنگری و هشدار، به نوعی باعث شود تا نفاق و منافق در این ایام نزدیک به انتخابات خودش را از نظرها پنهان کند و منافقین با انقلابی نشان دادن خود به ظاهر، در پشت پرده به رفتارها و ارتباط با بیگانگان ادامه دهند؛ ولی شکی نیست که نقاب ها به زودی از چهره ها خواهد افتاد و همه چیز چون خورشید روشن خواهد شد.
رهبرم، مولایم ...
ما را چه به همراهی تو
بتاز ای تک سوار تنها ...
تو عمار می خواستی
و ما لیاقت غلامی قنبر تو را هم نداشتیم
ما شرمندهایم...
آن روز(91/11/15) روز سیاه ما بود
یکشنبهی سیاه
سیاه تر از هر شب
تو به انتظار ما نمان
بتاز ای سردار سر به دار تنها ...
ما را لیاقت تو نیست ای تک سوار تنها
ای امیر سکوت و فریاد
ای سر در گریبان چاه تنهایی
ما گرفتار چاه های نفس خویشیم
هر کداممان به یه نحو
ای همنشین گرگ های فربه اما چالاک*
بتاز ای تک سوار تنها ...
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
پ ن *: گرگ های فربه اما چالاک؛ حکایت بعضی از ما و مسئولین است که همچون گرگ صفتان تاریخ داعیه ی ولایتمداریمان گوش فلک را کر می کند در حالیکه به نفس خویش گرفتاریم و تن به اوامر "ولی" نمی دهیم ...